آسانترین راه های رسیدن به آرامش
نفس عمیق بکشید
فیلسوفان هندی معتقد به وجود باوری به نام «پارنا»هستند . پارنا همان نیروی حیاتی است که ما با تنفس وارد بدنمان میکنیم .هنگامی که احتیاج به آرامش دارید نفستان را مهار کنید . بر دم وبازدمتان تمرکز کنید واجازه دهید شکمتان با آهنگ منظمی بالا وپایین برود. سپس روی بازدمتان تمرکز کنید وتا آنجا که ممکن است آن را طولانی وآهسته کنید. با تنفس عمیق شما به لایه های عمیق تر مغز ومنشا فکر می رسید آنجا که افکار نو،تصمیم های تازه ،وحتی الهام وشهود شماست!
با خدا ارتباط برقرار کنید
حداقل نیاز انسان به خدا مانند احتیاج نوزاد است به مادر .خداوند همراه کسی است که با او همراه است. هر چه ارتباط شما با خدا ،آن نیروی عظیم وخرد لا یتناهی بیشتر وبیشتر شود آرامش ونشاط بیشتری را در خود تجربه می کنید . خداوند می فرماید :اگر مرا یاری کنید شما را یاری و قدمهای تان را استوار می کنم . یارخدا بودن در واقع «یاری کردن » به خود است .
بخندید تا شاداب بمانید
اضطراب ها را با موسیقی کاهش دهید
در افسانه های یونانی «اورفئوس» موجودات را با موسیقی آرام میکرد قطعه ای موسیقی یا شعری پیدا کنید که تداعی کننده ی آرامش برای شما باشد.از گوش دادن به موسیقی های غمناک جدا خودداری کنید زیرا مانند سم روح شما را تخریب میکند اگر با شنیدن یک نوع موسیقی در خود احساس غم واندوه میکنید بلافاصله آن موسیقی راقطع کنید زیرا این شماهستید که فرمانده ی اصلی ذهن خود هستید و اجازه می دهید چه اطلاعاتی به آن وارد شود.
با عشق کار کنید
به کارها وفعالیتهایی بپردازید که درواقع ازصمیم قلب به آنها علاقه مندید انتخاب فعالیت ها با عشق باعث غرق شدن در کار, عدم احساس گذشت زمان واز میان رفتن نگرانی ها می شود. زمانی که با عشق کار میکنید خود رابهترین میابید واین باعث احساس آرامش در شما میشود وخود را با خدا وخلق خدا پیوند می دهید .
تغییرات را بپذیرید
دنیای ما زیبایی های فراوانی دارد درختان , پرنده ها, چهره ها اما همه چیز در حال تغییر است .گاهی آرامش در ثابت ماندن و جلوگیری از جریان زندگی نیست بلکه تسلیم در برابر آن است بدون ترس از آینده یادلتنگی برای گذشته . هلن کلر می گوید : هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته می شود در دیگری باز می شود ولی ما اغلب آنچنان محو تماشای در بسته ایم که در بازرا نمی بینیم. خدا ما را با عشق آفریده وعاشق ماست وجز خوبی و نیکی چیزی برای ما نمی خواهد.
بر آرا مش درونی تمر کز کنید
در دل توفان هم آرامش نهفته است .مهم نیست که در هر زمانی از روز چه اتفاقی بیفتد .هر چه مسائل به نظر مشکل وپر درد سر بیایند،فقط باید به خلوتگاه درونی خویش بر گردیم تا آرامش را پیدا کنیم. برای دستری به خلوتگاه درونی ،چشم هایتان را ببندید وروشنایی آرام و ملایمی رادرون خود تصور کنید. این فضا جایی است که ضربان قلب شما به دستور شما آرام می تپد ، به آنجا بروید،از دور دست استاد معنویتان از راه می رسد ودر گوشتان زمزمه می کند که به هر کس ودر هر جا که می توانی خوبی کن ودر این لحظه نور سفیدی فضای دلتان را آرام می کند.
از نعمت ها قدر دانی کنید
خداوند می فرماید : «نعمت ها را شکر وسپاس گویید تا آن ها را برای شما زیاد کنم » . شکر گزاری به شما احساس بودن وداشتن می دهد؛ واین احساس خود،به افزایش آرامش ونشاط شما منجر می شود . نعمت های روحانی زیادی از قبیل شادی ، سلامتی ، صداقت ، و آرامش درونی به ما اعطا شده است ؛ پس امروز را صرف شادی بخشیدن به خود ودیگران کنید.فردا مخصوصاغذای سالمی بخورید.روز بعد باخودتان صادق باشید. روز بعد رادر تفکرآرام سپری کنید .این مسئله باعث باز شدن درهای بی شماری از سطوح برتر کائنات به روی شما خواهد بود.
به قوه ی شهود خود اعتماد کنید
اغلب ما احساس درونی متفاوتی نسبت به موقعیت های گوناگون داریم ولی بیشتر مواقع این حس ها را نادیده وتصمیماتمان را بر اساس منطق می گیریم . معمولا هم اغلب درمیابیم که قوه ی شهود درست بوده است . اگر شما حس می کنید که منطق بیش از حد بر احساس شما حکم فرماست ، چشمهایتان را ببندید وراه درست را به شکل گلوله ای نورانی تصور کنید که از قلبتان بیرون وذهنتان را از واقعیت پر می کند . اگر به ندای قلبتان گوش وتوصیه های وجدان را جدی بگیرید راه صحیح زندگی ورسیدن به آرامش وشادی را پیدا خواهید کرد.
تواتر روحی ونیروهای مثبت خود را افزایش دهید
از غیبت ،قضاوت نسنجیده،حسادت ،دروغ وخلاصه رنجاندن دیگران به شدت پرهیز کنید زیرا با انجام این گونه اعمال به دور خود تراکمی از نیروهای منفی جمع آوری می کنید واین تنها خودتان را عذاب می دهد. زمانی که به دیگران خوبی وکمک میکنید تجمعی از نیروهای مثبت را در اطراف خود جمع می کنید که باعث آرامش وشادی شما می شود .طبیعت منبع پر انرژی از نیروهای مثبت است پس بیشتر با آن سر کنید تا آرامش بیشتری از آن دریافت کنید.
رها شوید
ما اغلب عادت کرده ایم به الگوهای رفتاری که خودمان خلق کرده ایم ، تکیه کنیم . اگر همواره یک رفتار ثابت را تکرار کنیم همیشه همان نتیجه ی قبلی را به دست می آوریم. باید ازاین چازچوب فعالیت های عادی ومحدود کننده رها شویم . برای حل هر مسئله حداقل سه راه مختلف وجود دارد ما باید آنها را پیدا وامتحان کنیم .باید در این راه انعطاف پذیری خود را افزایش دهیم . برای این منظور همیشه از یک راه به خانه نروید ، همیشه از یک خوراکی خاص نخورید ... محرکهای متنوع موجب فکرهای متنوع وجدید میشود. به این ترتیب یاد می گیریم از عادات خسته کننده و استرس زا رهایی یابیم .
در تمام چیزها روشنایی ودرخشندگی را ببنید
اگر افکار شما تیره و تار باشد ودید گاهتان درباره ی زندگی سرد وبی روح باشد ، زندگی شما به سوی فقر وبد بختی وتاریکی کشیده می شود .در ذهنتان افکار مثبت ایجاد کنید وروی آنها تمرکز کنید . وقتی انتظار بهترین پیشامد ها را داشته باشید،در واقع نیروهای مغناطیسی خارج شده از مغزتان بر اساس قانون جاذبه بهترین را جذب می کند . خودتان را آنگونه که هستید قبول کنید وتنهاخودتان را با قبل از خودتان مقایسه کنید تا پیشرفت های خود را ببینید نه با دیگران .
نوع موسیقی و تاثیر آن بر کودک
دنیای امروز دنیایی است مکانیزه و ماشینی که میتوان گفت تمامی انسانها و حیوانات و یا تمامی موجودات زنده ایی که بر روی این کره خاکی زندگی می کنند بخشی از زندگی خود را با موسیقی سپری می کنند. به عنوان مثال در کشور هلند برای پرورش گل در زمانهای خاصی از شب برای افزایش رشد گیاهانشان از موسیقی آرام استفاده می کنند.اگر ما بخواهیم تاثیر موسیقی بر روح و روان کودکانمان را دریک جمع بندی خلاصه کنیم میتوانیم به طور کلی بگوییم که مخ به دونیم کره شکل گرفته است که یک قسمت ازآن برای محاسبات اعداد و ارقام وقسمت دیگر آن به طور کامل مربوط به قسمت هنرهای یک انسان محسوب می شود پس موسیقی یکی ازعاملهای محرک برای تخلیه روح و روان شناخته شده و می شود.
نــوع موسیقــــی و اثــــر آن بر روح و روان کـــــودکانمان :
تاثیرات روانی موسیقی هایی از نوع 8/6 را در عده ایی ازکودکان می توان پیدا کرد که یک حس شاد بودن با یک انرزی اضافی دربیشتر اوقات در وجودشان دیده می شود اما از رویی دیگر در تعداد زیادی ازکودکان دیده می شود که به علت زیاد از حد گوش دادن موسیقی های خاص که خانواده ها بیشتر به آنها علاقه دارند ذهن کودکانشان مجبور و یا عادت به دیدن و شنیدن اینگونه موزیک های خاص شده است و سبکهای دیگرموسیقی که مربوط به سنین آنها می باشند نمی توانند تحمل کنند. و گاه درعده ایی ازآنها پرخاش گریی حرکات ناموزون و یا سکوت های طولانی و … دیده می شود که اگر به اصل این موضوع برگردیم می بینیم که یکی ازعوامل اینگونه حالات شنیدن و دیدن این موزیک ها میباشد که باعث اثر مستقیم روی آنها شده است که درسنین بالاتر می توان طرز پوشیدن لباس و آداب و منششان به تقلید از آن گروهها را اشاره کرد که دربعضی موارد دچارحوادثی غیرقابل جبران می شود که باید کاملا جدی گرفت. حال اگر موسیقی ایی که مربوط به سنین آنها باشد را قبل ازرفتن به مهد کودک ویا مدرسه برایشان گذاشته شود وحس حاکم برفضایی را که فرزندانمان دوست دارند برایشان درست شده باشد می تواند تآثیرات زیر را داشته باشد :
• شادابــــی و نشاط
• آرامش روحـــی و روانــــی ( باانرژی اضافـــی )
• آمادگی ذهنـــی برای فـــراگیری مطالب
بهادادن به هنـــــرهای کــــودکان :
کودک امروز آینده فردای جامعه هر کشور را تضمین می کند و به نوعی خلاقیت هایی که دروجودشان حاکی است اگر ارزش و بها داده شود می توانند در آینده نزدیک به نوعی به ارزشهای خود و جامعه آن کشور جامه عمل بپوشاند و می توان گفت ایده ها و نظرهایشان با کوچک بودن ازدید ما ایده های بزرگی ازدید خودشان می باشد که اگر این ایده ها را از بعدی دیگر نگاه کنیم می تواند به نوعی ایده های بزرگی برای ماهم به حساب آید. در بعضی از انسانها دیده می شود که در سنین پایین آموزشهایی دیده اند که به نسبت طرز فکرشان و خلاقیت هایشان بالاتر از دیگر افراد آن گروه سنی می باشد و می توان گفت که از کودکی مسیری را برای خود روشن کرده اند.
کودکانی وجود دارند که با سنین پایینی که دارند نوازندگان خوبی هستند و یا عده ایی از آنها هستند که کار با رایانه را به راحتی انجام می دهند و کارهایی ناخداگاه انجام می دهند که اصلا به سنین آنها نمی خورد. دربعضی از خانواده ها دیده می شود که بدون هیچ توجهی از کنار این هنرها و کارها به سادگی می گذرند و به جای تشویق فرزندانشان با یک کلمه " آفرین " یا " خوب است " و یا " برو حوصله ندارم " به راحتی از آن حرکت مثبت می گذرند ولی اگر بلعکس فقط با دادن یک کادوی کوچک آنها را تشویق کنیم فردای آن روزبه کارهای فراتر از آن می پردازند و یا با جدیت بیشتر به تمرین های آموزشی خود می پردازند . تمامی این حالات درزمانی میتواند اتفاق بیفتد که ذهنیت فرزندانمان رو به شاد بودن و یا بهتر است بگوییم رو به مثبت حرکت کند و هیچگونه فکر اضافی و یا فکر منفی برای ذهن آنها تراشیده نشده باشد.
را ه های بدست آوردن آرامش
سرعت حرکت شما با احساستان رابطهای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حرکات بدن خود را آرامتر کنید، طولی نمیکشد که آرام خواهید شد. گاهی میتوانید برای رسیدن به آرامش، دراز بکشید، عضلات خود را شل کنید و به هیچ چیز فکر نکنید.
1- جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.
2- دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید. سکوت عصارهی آرامش است، با زور نمیتوان آن را ایجاد کرد، باید زمانی که فرا رسید آن را بپذیرید. دست کم روزی یک ساعت، تنها به اتاقی بروید و در را به روی خود ببندید.
3- افراد آرام به خود میگویند که برای تغییر گذشته کاری نمیتوان کرد، آنگاه از فکر ادامه زندگی لذت میبرند.
4- وقتی احساس میکنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن، آنها را پاک کنید.
5- اگر نتوانید کسی را ببخشید، افکار خشمگینتان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد کرد. شاد کردن دیگران، باعث آرامش میشود.
6- آرامش را از کودکان بیاموزید، ببینید که چگونه در همان لحظهای که هستند، زندگی میکنند و لذت میبرند.
7- از همان که هستید راضی باشید، در این صورت احساس آرامش بیشتری میکنید.
8- هر چه اکسیژن بیشتری به شما برسد، آرامتر خواهید شد، خوب است در محل کار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.
9- مهم نیست که با شما مودبانه برخورد کنند یا نه، برخورد مودبانهی شما، باعث ایجاد آرامی و احساس خوبی در شما خواهد شد.
10- سرعت حرکت شما با احساستان رابطهای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حرکات بدن خود را آرامتر کنید، طولی نمیکشد که آرام خواهید شد. گاهی میتوانید برای رسیدن به آرامش، دراز بکشید، عضلات خود را شل کنید و به هیچ چیز فکر نکنید.
11- با حرکات آرام و صحبت کردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل کنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیدید که با صدای بلند صحبت کند؟
12- با شوخ طبعی به آرامش خود کمک کنید.
13- راحتی، یکی از عناصر مهم آرامش است، مثل دمای مناسب، صندلی راحت و لباس و کفش راحت هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و خود را از فشار زمان نجات دهید.در آوردن کفشها به کاهش فشار عصبی کمک میکند.فشردن یک توپ کوچک، تنشهای عصبیای را که در انگشتان و دستهای شما متمرکز شدهاند، خالی میکند. لباسهای گشاد و راحت، باعث ایجاد راحتی و احساس آرامش میشود.
14- لحظههای زیبای زندگیتان را بنویسید و از آنها عکس و فیلم بگیرید، سپس بیشتر وقتها آنها را به یاد آورید و دربارهشان فکر کنید و لذت ببرید.
15- هوای دریا، آب شور و صدای امواج، همگی باعث آرامش میشوند، مسافرت به سواحل دریا را فراموش نکنید. (پیشنهاد ما به شما سواحل استان گلستان است) تماشای ماهیها مثل خیره شدن به دریا، در شما ایجاد آرامش میکند، زیرا ماهیها آرام شنا میکنند و آرام تنفس میکنند.
16- آهسته غذا خوردن و جویدن، باعث تجدید قوای فکری و احساس آرامش خواهد شد.
17- برای تأثیر بیشتر و رسیدن به آرامش، در خود متمرکز شوید و آرام نفس بکشید.
18- تمرین کنید که آرامتر از حد معمول صحبت کنید، این کار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را کم میکند و به شما اجازه میدهد، ذهن و فکرتان را از بسیاری مسایل پاک کنید.
19- اگر به عقاید مذهبی و معنوی پایبند باشید، به یکی از با افتخارترین روشهای رسیدن به آرامش خاطر رسیدهاید، آنگاه میتوانید بگویید، الا بذکر الله تطمئن القلوب. اگر از خدا دور افتادهاید، اکنون وقت آشتی است. داشتن یک تکیهگاه معنوی در حد تعادل موجب آرامش میشود.
20- احساسات و مشکلات خود را به دیگران بگویید و آرامش بیشتری احساس کنید.
21- یکی از مهمترین مهارتها در آرام بودن، فکر نکردن به مسایل کوچک است، دومین مهارت، کوچک شمردن تمام مسایل است.
22- شاد کردن دیگران، موجب آرامش میشود. نمیدانید چه لذتی دارد پول رستوران امشب را با توافق سایرین به یک کارتن خواب هدیه دهید. قدردانی کنید. دیگران را برای لطف کردن به خود تحت فشار قرار ندهید، لطف که وظیفه نیست.
23- اگر میدانستید که : «سیگار کشیدن + ورزش نکردن = استرس، اضطراب و حذف آرامش»، هرگز سیگار نمیکشیدید و ورزش کردن را به تعویق نمیانداختید.
دستیابی به آرامش واقعی یکی از خواسته های همیشگی بشر بوده است و دراین راستا انسان در طول تاریخ تلاشها و رنج های بسیاری را به جان دل پذیرفته است. بی شک بخش وسیعی از تلاشهای علمی بشر و کشف رازهای ناگشوده جهان طبیعت به منظور دسترسی به امکاناتی بوده است که آرامش و آسایش را برای انسان به ارمغان آورد ازسوی دیگر مطالعات آکادمیک و تحقیقات روانشناسی پیرامون آرامش و اضطراب و عوامل و موانع هریک بخش قابل توجهی از پژوهش های علوم انسانی را به خود اختصاص داده است.
درسالهای اخیر کوشش های زیادی در زمینه روان درمانی افرادی که دچار بیماری های روانی و اضطراب های شخصیتی و عدم تعادل آن هستند، انجام شده است و در این زمینه روش های مختلفی برای روان درمانی پدید آمده است که هیچ کدام موفقیت مورد انتظار را در ازمیان بردن یا پیشگیری ازبیماری های روانی کسب نکرده است. برخی از تحقیقات نشان می دهد که میانگین درمان از 70 درصد تجاوز نمی کند. وانگهی حال عده ای از بیماران پس از روان درمانی گاه بدتر هم شده و یا بیماری پس ازمدتی بازگشته است. از این رو روانشناسان به دنبال یافتن علت این امر برآمدند و ازطریق آمارگیری به این نتیجه رسیدند که مهمتریم عامل در درمان بیماریهای روانی «دین» است و درصد بهبودی بیمارانی که معتقد به دین هستند بسیار بیشتر از دیگران است. لذا آنان بر این باورند که «ایمان بدون شک موثرترین درمان بیماری های روانی بویژه اضطراب و افسردگی است.» ویلیام جیمز فیلسوف و روان شناس آمریکایی می گوید: «ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد. فقدان ایمان زنگ خطری است که ناتوانی انسان را در برابر سختی های زندگی اعلام می دارد.»
کارل یانگ روان کاو می گوید: «درطول سی سال گذشته افراد زیادی از ملیت های مختلف جهان متمدن با من مشورت کردند و من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان کرده ام اما از میان بیمارانی که در نیمه دوم عمر خود به سرمی برند (یعنی از سی و پنج سالگی به بعد) حتی یک بیمار را نیز ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به گرایش دینی در زندگی نباشد. به جرأت می توانم بگویم که تک تک آنان به این دلیل قربانی بیماری روانی شده اند که آن چیزی را که ادیان موجود در هر زمان به پیروان خود می دهند نداشتند و تک تک آنان فقط وقتی به دین و دیدگاههای دینی بازگشته بودند به طور کامل درمان شدند.»
بنابراین حتی جوامع غربی هم متوجه شده اند که برای درمان بیماری های روحی باید به دین پناه برد و چون دین اسلام خاتم ادیان و اکمل ادیان است پس منشأ اصلی آرامش را باید در آن جست. قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است. از این رو برآنیم تا با نگاهی اجمالی دیدگاه قرآن را در مورد آرامش روحی وروانی و راههای رسیدن به آن را مورد بررسی قرار دهیم.
چگونه در زندگی تغییر ایجاد کنیم؟
فکر میکنید چطور میتوانیم رفتار و زندگی مان را تغییر دهیم یا یک عادت بد را ترک کنیم؟...
اگر میخواهید مشکلاتتان را حل کنید، باید برای تغییر عادتها و روشهای فکر کردن، برخورد فعال داشته باشید. برای مثال، شما ممکن است بخواهید وزنتان را کاهش دهید و یا یک شغل بهتر پیدا کنید و یا یک کار مشکلی را به انجام برسانید و یا درصدد تغییر روابط تان با سایر افراد باشید.
این مشکلات سخت و زیاد هستند. برای موفقیت در اجرای آنها میتوانید از این روش کمک بگیرید که آنها را به هدفهای کوچکتر تقسیم کنید. از اولین موردی که پیش میاید شروع کنید. بعد از آن، هدفهای جدید را مورد توجه قرار دهید. شما نمیتوانید لیست کاملی از همه هدفهایی که در حال تغییر هستند، تهیه کنید.
هر هدفی باید به روشنی تعریف شود. برای مثال اگر شما بخواهید وزنتان را کاهش دهید، ممکن است از اینجا شروع کنید که تصمیم بگیرید در این رابطه تمرین هایی را دنبالکنید.اما باید برای انجام این کار، برنامه شما به روشنی تعریف شده باشد.
بهتر است مشخص کنید که قصد دارید 30 دقیقه در روز پیادهروی کنید. شاید عاقلانهتر باشد که از خودتان انتظار بهترین برخورد در هر موردی را نداشته باشید. برای مثال شما میتوانید تصمیم بگیرید که به جای 30 دقیقه در روز، در 3 روز هفته، حداقل 30 دقیقه پیادهروی داشته باشید. در این برنامه، امکان موفقیت بیشتری برای شما هست چون ممکن است هر روز نتوانید این کار را دنبال کنید.
اگر شما بخواهید به یک شانس و فرصت بزرگ دسترسی پیدا کنید، این عقیده خوبی است که آن را به یک سری هدفهای کوچک تقسیم کنید که قدم به قدم به هدف نهاییتان نزدیک شوید. برای مثال، اگر خانه شما کثیف و بهمریخته است و شما از انرژی لازم برخوردار نیستید که همه جای آن را فورا تمیز کنید، شما میتوانید تصمیم بگیرید 30 دقیقه در روز به این کار بپردازید یا هر روز شنبه، یک اتاق را تمیز کنیدو سرانجام پس از چند هفته شما میتوانید یک خانه تمیز و زیبا داشته باشید.
این تغییرات کوچک در روشهای زندگی، آن هم در زمانی طولانی تر اغلب خیلی آسانتر از ایجاد تغییرات بزرگ فوری است.
برای مثال ممکن است تغییر کامل عادتهای غذایی کار سختی به نظر برسد. اما اگر شما گام اول را بردارید، پس از چند گام، متوجه خواهید شد که خیلی بیش از آنچه در ابتدا فکر میکردید امکان آن هست به این تغییرات دست یابید.
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.